بعد از انفجار بمب در مسجد ابوذر تهران به عیادتش رفته بودم.بمب را درون رادیو ضبط و جلوی جایگاه گذاشته بودند. به سختی می توانست حرف بزند. جراحتش آنقدر زیاد بود که روز اول پزشکان قطع امید کرده بودند اما ارده ی حق جانبازی بود نه شهادت. در حالی که هنوز از انفجار حزب جمهوری(7تیر)و شهادت دوستان خبر نداشت. گفتم((حالت چطوره ؟)) در حالی که به عکس امام اشاره میکرد به سختی گفت((سر خم می سلامت شکند اگر سبویی...))منبع/کتاب ((حجت موجه))نوشته ی محمد رحمتی شهرضا
نظرات شما عزیزان: